معنی نوعی دیگ مسی بزرگ
حل جدول
کماجدان
دیگ مسی بزرگ
پاتیل
دیگ بزرگ مسی
پاتیل
نوعی دیگ مسی
کماجدان
پاتیل مسی
دیگ بزرگ مسی
دیگ بزرگ
تیان
نوعی دیگ
تیان, هرکاره.
نوعی دیگ کوچک
دیگ بر
ظرف بزرگ مسی
دوستکامی
لغت نامه دهخدا
مسی. [](اِ) به هندی کاکنج است و در بعضی بلاد اطریلال را به این اسم خوانند.(تحفه ٔ حکیم مؤمن).
مسی. [م ِس ْی ْ / م ُ](ع اِ) شبانگاه.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء)(دهار)(مهذب الاسماء).
مسی. [م ِ](ص نسبی) منسوب به مس. از جنس مس. ساخته شده از مس. || گونه ای رنگ سرخ مانند رنگ مس. به رنگ مس. مسی رنگ. || مس فروش. مسگر. || یک قسم سَنونی معمول هندوستان که رنگ میکند دندانها را.(ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به مس ساخته از مس: ظروف مسی. مسیحادم. آنکه دمش همچون عیسی مسیح باشد درزنده کردن مردگان و علاج بیماران.
واژه پیشنهادی
مجمعه
فارسی به عربی
صهریج
معادل ابجد
509